همه چیز درباره مهارت بازخورد
در جهانی که سرعت تغییرات آن، از توان تطبیق بسیاری از افراد پیشی گرفته، « مهارت بازخورد » دیگر یک مهارت جانبی یا اختیاری محسوب نمیشود؛ بلکه یک شایستگی حیاتی برای یادگیری، اصلاح، رشد و توسعه فردی و سازمانی تبدیل شده است…
امروزه، کیفیت ارتباطات بین افراد نه فقط بر اساس سطح گفتوگو یا همکاری، بلکه بر مبنای توانایی در ارائه و دریافت بازخورد مؤثر ارزیابی میشود.
بازخورد، نوعی آینه است؛ آینهای که واقعیت رفتار، عملکرد و تأثیر ما بر دیگران را نمایان میکند. اما نکتهای که اغلب نادیده گرفته میشود، این است که دیدن تصویر در آینه به تنهایی کافی نیست؛ هنر اصلی در مواجهه، تحلیل و ایجاد بهبود بر اساس آن تصویر است…
مدیران موفق، سازمانهای پویا، تیمهای خلاق، و حتی روابط انسانی سالم، همگی در بطن خود ساز و کاری برای بازخورد مستمر، محترمانه و کارآمد دارند. بدون آن، تلاش برای پیشرفت به حدس و گمان تبدیل میشود، و اصلاحات صرفاً واکنشی خواهند بود، نه راهبردی…
این راهنمای جامع برای آن دسته از افراد است که تمایل دارند «بازخورد» را نه فقط به عنوان یک واژه، بلکه به عنوان یک مهارت کلیدی در زندگی حرفهای و فردی خود، بهدرستی درک کرده، فرا بگیرند و بهکار گیرند…
در این مقاله ، تلاش شده است تا مفهوم بازخورد از بنیادینترین تعاریف تا پیشرفتهترین تکنیکهای کاربردی، بهصورت نظاممند و بر اساس تجربیات علمی و عملی، مورد واکاوی قرار گیرد…
پس از پایان مطالعه ی این مقاله، شما با مفاهیمی همچون :
✔️ چیستی بازخورد و فلسفه وجودی آن
✔️ انواع بازخورد و تمایزهای مفهومی آنها
✔️ اصول و ویژگیهای یک بازخورد حرفهای
✔️ مهارتهای ارائه و دریافت مؤثر بازخورد
✔️ موانع روانشناختی و رفتاری در فرآیند بازخورد
✔️ و نیز تکنیکهای ارتقاء فرهنگ بازخورد در سازمانها
آشنا خواهید شد…
امیدواریم که این مقاله، نه تنها دانشی نظری به شما بیافزاید، بلکه با ارائهی راهکارهای کاربردی و مثالهای واقعی، امکان پیادهسازی مؤثر این مهارت حیاتی را در محیطهای کاری و شخصی فراهم سازد…
بازخورد چیست؟
در دنیای امروز، واژهی «بازخورد» (Feedback) بهصورت گستردهای در محیطهای کاری، آموزشی و حتی روابط بینفردی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، برداشتها و درک افراد از این واژه گاه دچار ابهام، سادهانگاری یا حتی سوءتفاهم است. درک صحیح و دقیق از مفهوم بازخورد، نخستین گام در مسیر بهرهگیری مؤثر از این مهارت حیاتی است. در این بخش تلاش می کنیم تا با بازخوانی ریشهها، تعاریف و ابعاد بازخورد، تصویری شفاف و علمی از چیستی آن ارائه دهیم…
تعریف بازخورد (Feedback)
بازخورد، در سادهترین بیان، اطلاعاتی است که یک فرد در رابطه با عملکرد، رفتار، نگرش یا نتیجهی عمل خود از دیگران دریافت میکند. این اطلاعات میتواند جهت تأیید، اصلاح، هدایت یا بهبود عملکرد بهکار گرفته شود. بهعبارتی دقیقتر، بازخورد فرایندی دوسویه از تبادل اطلاعات است که با هدف آگاهسازی و توانمندسازی افراد نسبت به تأثیر رفتارها و اقداماتشان صورت میگیرد. این فرایند ممکن است رسمی یا غیررسمی، کلامی یا غیرکلامی، مثبت یا اصلاحی باشد.
به عنوان مثال تصور کنید مدیری پس از پایان یک جلسه ارائه توسط یکی از کارمندانش، به او میگوید: «نحوهی شروع صحبت ات بسیار قوی بود، اما در بخش نتیجهگیری، انسجام مطالب کمی کاهش یافت. بنظر من اگر زمان بیشتری برای جمعبندی اختصاص دهی، تأثیرگذاریات دوچندان خواهد شد.»
این جمله، مثالی از یک بازخورد ساختاریافته، محترمانه و مؤثر است…
تمایز میان بازخورد و انتقاد
یکی از رایجترین خطاهای مفهومی در فضای عمومی، یکسانانگاری بازخورد با انتقاد است. در حالیکه انتقاد، عموماً بر نقاط ضعف و ایرادات تمرکز دارد و ممکن است با لحنی قضاوتگرانه همراه باشد، بازخورد حرفهای، بر پایهی رشد، احترام، و تمایل به بهبود شکل میگیرد.
فلسفهی وجودی بازخورد در رشد فردی و سازمانی
در ادبیات توسعه منابع انسانی، بازخورد یکی از ابزارهای کلیدی یادگیری و اصلاح عملکرد به شمار میآید. اگر یادگیری را حلقهای بدانیم، بازخورد مانند نورافکنی عمل میکند که نقاط تاریک مسیر را روشن میسازد. در سازمانها نیز، بازخورد نهتنها ابزاری برای مدیریت عملکرد، بلکه بستری برای تقویت شفافیت، اعتماد متقابل و رشد مستمر کارکنان محسوب میشود. سازمانهایی که فرهنگ بازخورد در آنها نهادینه شده، از نرخ بالاتری در نوآوری، انگیزش کارکنان و رضایت شغلی برخوردارند.
اما چگونه میتوان شناخت دقیقتری از خود پیدا کرد و همزمان به دیگران نیز کمک کرد که تصویر بهتری از ما داشته باشند؟ یکی از قدرتمندترین مدلها در این زمینه، مدل پنجرهی جوهری (Johari Window) است که در کنار آن، مهارت بازخورد دادن و گرفتن میتواند به رشد و توسعهی فردی و سازمانی منجر شود…
پنجرهی جوهری و مهارت بازخورد
پنجرهی جوهری مدلی است برای درک بهتر از خود و دیگران، که در سال ۱۹۵۵ توسط دو روانشناس آمریکایی، جوزف لافت (Joseph Luft) و هری اینگهام (Harry Ingham) طراحی شد. نام این مدل از ترکیب نام کوچک این دو نفر یعنی Joe و Harry ساخته شده است : Johari
این مدل به ما کمک میکند تا:
✔️ آگاهی از خود را افزایش دهیم.
✔️ درک دیگران از خودمان را بهتر بشناسیم.
✔️ بازخورد گرفتن و دادن را هدفمندتر انجام دهیم.
✔️ اعتماد متقابل را در تیمها و روابط ارتقاء دهیم.
چهار ناحیهی پنجرهی جوهری
پنجرهی جوهری شامل چهار بخش است که از تقاطع دو محور « آنچه من میدانم/نمیدانم » و « آنچه دیگران میدانند/نمیدانند » شکل میگیرد :
ناحیهی آشکار (Open Area) : آنچه من درباره خودم میدانم و دیگران هم درباره من میدانند.
این ناحیه شامل اطلاعات، رفتارها و احساساتی است که هم برای خودمان و هم برای دیگران شفاف است. هرچه این ناحیه بزرگتر باشد، روابط شفافتر و اعتماد بیشتر خواهد بود. به طور مثال شما فردی خلاق و شوخطبع هستید و این ویژگی هم برای خودتان واضح است و هم همکارانتان آن را میبینند.
ناحیهی کور (Blind Spot) : آنچه دیگران درباره من میدانند ولی من درباره خودم نمیدانم.
این بخش شامل رفتارها، عادات یا نقاط ضعفی است که دیگران آن را در ما میبینند ولی خودمان از آن آگاه نیستم. به طور مثال شاید هنگام گوش دادن، تماس چشمی برقرار نمیکنید و این باعث برداشت منفی در دیگران میشود؛ اما خودتان از این موضوع بیخبر هستید.
ناحیهی پنهان (Hidden Area) : آنچه من درباره خودم میدانم ولی دیگران درباره من نمی دانند.
این قسمت مربوط به اطلاعات شخصی، باورها یا احساساتی است که آگاهانه آنها را از دیگران پنهان کردهایم. به عنوان مثال شما از انتقاد میترسید ولی این را به دیگران نمیگویید، در نتیجه رفتارهای شما ممکن است سرد یا دفاعی به نظر برسند.
ناحیهی ناشناخته (Unknown Area) : آنچه نه خودمان درباره خودمان میدانیم و نه دیگران.
این بخش شامل تواناییها، ویژگیها یا ترسهایی است که هنوز برای هیچکس آشکار نشده است و معمولاً از طریق تجربه و یا خودشناسی عمیق آشکار میشود. به عنوان مثال شما ممکن است توانایی رهبری بالایی داشته باشید که هنوز در شرایط مناسب قرار نگرفتهاید تا آن را بروز دهید.
منابع و کانالهای بازخورد
بازخورد میتواند از منابع مختلفی صادر شود و از طریق کانالهای متنوعی منتقل گردد. آشنایی با این منابع و کانالها کمک میکند تا بازخورد به شیوهای صحیح و مؤثر هدایت شود.
برخی منابع بازخورد عبارتند از :
✔️ مدیران و سرپرستان مستقیم
✔️همکاران افقی (همرده)
✔️ کارکنان زیردست (در بازخورد معکوس)
✔️ مشتریان یا ذینفعان بیرونی
✔️ ابزارهای سنجش عملکرد (مانند ارزیابیهای ۳۶۰ درجه)
برخی از کانالهای انتقال بازخورد عبارتند از :
✔️ ارتباط مستقیم و چهرهبهچهره
✔️ مکاتبهی مکتوب (ایمیل، گزارش رسمی)
✔️ سیستمهای مدیریت عملکرد و ارزیابیهای دورهای
✔️ جلسات تیمی و بازبینی پروژهها
✔️ بازخورد غیرکلامی (زبان بدن، واکنشها)
اهمیت مهارت بازخورد در زندگی شخصی و شغلی
بازخورد، پلی است میان «وضعیت فعلی» و «وضعیت مطلوب» افراد و سازمانها. مهارتی که اگر به درستی درک و بهکار گرفته شود، میتواند نقشی بیبدیل در بهبود روابط انسانی، ارتقاء عملکرد شغلی، افزایش انگیزش و همسویی اهداف شخصی و سازمانی ایفا کند. در این بخش به بررسی وجوه گوناگون اهمیت این مهارت در زندگی فردی و حرفهای خواهیم پرداخت.
نقش بازخورد در رشد فردی و توسعه حرفهای
همانطور که آینه به ما امکان میدهد چهرهمان را ببینیم، بازخورد نیز تصویری از عملکرد، رفتار و نگرش ما را از دید دیگران منعکس میکند. بدون بازخورد، فرد در حبابی از تصورهای ذهنی خود باقی میماند و گاه فاصلهای عظیم میان «ادراک خود» و «واقعیت بیرونی» شکل میگیرد.
در مسیر رشد فردی، بازخورد به ما نشان میدهد کجا ایستادهایم و برای رسیدن به کجا باید چه تغییراتی را اعمال کنیم. این رشد ممکن است در زمینههایی چون مهارتهای ارتباطی، تصمیمگیری، مدیریت احساسات، یا مهارتهای حرفهای تخصصی باشد.
مدیری جوان که به تازگی به سمت ریاست یک تیم منصوب شده بود، پس از چند ماه بازخوردی غیررسمی از یکی از همکارانش دریافت کرد: «تو بسیار باهوش و مسئولیتپذیر هستی، اما گاهی در جلسات آنقدر سریع تصمیم میگیری که دیگران احساس میکنند فرصت مشارکت ندارند.» همین جمله، نقطه آغاز یک مسیر یادگیری عمیق برای آن مدیر شد. او آموخت که مشارکتدادن دیگران نهتنها بار مسئولیت را از دوش او کم میکند، بلکه احساس ارزشمندی را در تیمش تقویت میکند.
تأثیر بازخورد بر عملکرد تیمی، بهرهوری و انگیزه
تیمی را تصور کنید که بدون بازخورد به کار خود ادامه میدهد، مانند ارکستری است که نوازندگان آن بدون شنیدن صدای یکدیگر، ساز میزنند. نتیجه، قطعهای ناهماهنگ و آزاردهنده خواهد بود. در محیطهای کاری، بازخورد نقش یک «سیستم عصبی» را ایفا میکند که ارتباطات بین اعضا، همراستایی اهداف، شفافیت انتظارات و اصلاح مسیرها را ممکن میسازد. تیمهایی که فرهنگ بازخورد در آنها نهادینه شده، از عملکردی چابکتر، همدلانهتر و پویاتر برخوردارند.
سه اثر کلیدی بازخورد در محیطهای تیمی عبارتند از ؛
✔️ شفافسازی انتظارات و استانداردها :
وقتی اعضای تیم میدانند دقیقاً چه رفتاری یا عملکردی مورد انتظار است، احساس سردرگمی و تعارض کاهش مییابد.
✔️ افزایش انگیزه و تعلق شغلی :
دریافت بازخورد مثبت، بهویژه زمانی که مشخص، صادقانه و بهموقع باشد، انگیزه و عزتنفس کارکنان را به طرز چشمگیری افزایش میدهد.
✔️ بهبود همکاری و کاهش تعارضات :
بازخورد مستمر و محترمانه، فضای گفتگو و اعتماد را در تیم ارتقاء میدهد و زمینهساز حل مسائل قبل از تبدیلشدن به بحران میشود.
چرا افراد و سازمانهایی که بازخورد نمیگیرند، رشد نمیکنند؟
سازمانی که بازخورد نمیدهد و بازخورد نمیپذیرد، همچون کشتی بزرگی است که بدون قطبنما در دریای متلاطم رقابت حرکت میکند؛ شاید مدت کوتاهی دوام آورد، اما قطعاً مقصدی نخواهد یافت. سازمانهایی که فرهنگ بازخورد در آنها غایب است، معمولاً با برخی علائم مشترک شناخته میشوند:
✔️ عملکرد کارکنان در سطحی متوسط باقی میماند؛ چرا که معیاری برای ارزیابی و اصلاح وجود ندارد.
✔️ اشتباهات بهطور مکرر تکرار میشوند.
✔️ کارکنان نسبت به توسعه فردی بیانگیزهاند.
✔️ فضای سازمانی از شفافیت و اعتماد تهی میشود.
در چنین فضایی، رشد نهتنها دشوار، بلکه پرهزینه و کند خواهد بود. همانگونه که گیاه بدون نور خورشید پژمرده میشود، سازمان بدون بازخورد نیز در بلندمدت تحلیل خواهد رفت.
فرهنگ بازخورد در سازمانهای موفق
سازمانهای موفق و پیشرو، بازخورد را نه بهعنوان ابزاری تنبیهی یا تشریفاتی، بلکه بهعنوان بخشی جداییناپذیر از فرهنگ سازمانی خود میدانند. در چنین سازمانهایی، بازخورد دادن و گرفتن یک «هنجار رفتاری» محسوب میشود، نه استثنا. ویژگیهای این سازمانها عبارتاند از :
✔️ آموزش مستمر مهارت بازخورد به کارکنان و مدیران
✔️ ایجاد سازوکارهای ساختارمند برای تبادل بازخورد (مثلاً ارزیابی ۳۶۰ درجه)
✔️ پاداشدهی به رفتارهای بازخوردپذیر و بازخورددهنده
✔️ نقشآفرینی رهبران بهعنوان الگوی بازخورد مؤثر
شرکت گوگل، یکی از معروفترین نمونههای جهانی در ترویج فرهنگ بازخورد است. در این شرکت، جلسات منظم بازخورد میان مدیران و کارکنان برگزار میشود و حتی کارکنان میتوانند به مدیران خود نیز بازخورد دهند؛ فرایندی که منجر به شفافسازی انتظارات، ایجاد حس احترام متقابل و ارتقاء مستمر عملکرد شده است.
انواع بازخورد
آنچه بازخورد را به مهارتی پیچیده و چندلایه بدل میکند، تعدد و تنوع اشکال آن است. همانگونه که انسانها در گفتار، رفتار و سبک ارتباطی با یکدیگر متفاوتاند، شکلهای ارائه و دریافت بازخورد نیز گوناگون است. در این فصل، با دستهبندی انواع مختلف بازخورد، به بررسی تفاوتها، کاربردها، مزایا و چالشهای هر یک از آنها میپردازیم و تلاش میکنیم تا با ارائه مثالهای ملموس، درک عمیقتری از آنها فراهم کنیم.
بازخورد مثبت یا حمایتی
بازخورد مثبت یا حمایتی به هر نوع پاسخی گفته میشود که رفتار یا عملکرد مطلوب را تأیید، تحسین یا تقویت میکند. هدف آن، تقویت رفتارهای اثربخش، ایجاد انگیزه و افزایش اعتمادبهنفس است.بازخورد مثبت نباید صرفاً تعارف یا اغراقآمیز باشد. بازخورد مثبت مؤثر، مشخص، واقعگرایانه و مبتنی بر شواهد است.
اصلی ترین ویژگی های بازخورد مثبت یا حمایتی عبارتند از ؛ تمرکز بر نقاط قوت، لحنی دلگرمکننده و صادقانه ، افزایش احساس ارزشمندی فرد.
به عنوان مثال تصور کنید مدیری به کارمندی که ارائهای دقیق و منظم داشته است، چنین بگوید :
«شیماجان، نحوه ساختاردهی به ارائهات بسیار حرفهای بود. بهویژه بخش تحلیل رقبا که دادهها را دقیق و شفاف ارائه دادی. عالیه، همین مسیر را ادامه بده.»
بازخورد سازنده یا اصلاحی
بازخورد سازنده یا اصلاحی مانند آینهای است که اگرچه ممکن است تصویر ناخوشایندی را نمایش دهد، اما ابزار ضروری برای اصلاح ظاهر است. ین نوع بازخورد با هدف بهبود عملکرد، افزایش آگاهی و ارائه راهکار برای ارتقاء، مطرح میشود و بر شناسایی خطا، اشتباه یا رفتار غیرسازنده تمرکز دارد. اگرچه در ظاهر ممکن است ناخوشایند به نظر برسد، اما در صورتی که به شیوهای مؤثر ارائه شود، میتواند بسیار ارزشمند و رشدمحور باشد.
اصلی ترین ویژگی های بازخورد مثبت یا حمایتی عبارتند از ؛ اشاره به نقص یا اشتباه ، توأم با احترام و نیت رشد ، اشاره به مسئله و سپس پیشنهاد حل ، دعوت به گفتوگوی دوطرفه برای یافتن راه حل بهبود.
به عنوان مثال فرض کنید مدیری به یکی از اعضای تیم میگوید :
«شیما جان، در جلسه امروز، ارائهات نسبتاً طولانی بود و باعث شد زمان برای سایر بخشها کم شود. پیشنهاد میکنم برای جلسات آینده یک اسلاید خلاصه برای جمعبندی داشته باشی تا بتوانی مطالب را مؤثرتر منتقل کنی، اگر دوست داشتی میتونیم 1 روز قبل از جلسه ی آینده، اسلایدهات رو با هم مرور کنیم.»
بازخورد فوری در مقایسه با بازخورد تأخیری
ارائه بازخورد بلافاصله پس از بروز رفتار را بازخورد فوری می نامند. اصلی ترین مزیت آن، تازه بودن موضوع در ذهن فرد است و اثرگذاری بالا دارد. به طور مثال معلمی بلافاصله پس از پاسخ درست یک دانشآموز، او را تحسین میکند. اما بازخوردی که پس از گذشت زمان ارائه میشود ( معمولاً بهصورت دورهای یا در جلسات ارزیابی عملکرد ) ، در دسته ی بازخوردهای تاخیری قرار می گیرد. به عنوان مثال مدیری در پایان ماه، عملکرد کلی فرد را بررسی کرده و نقاط قوت و ضعف او را تحلیل میکند.
بازخورد فوری برای رفتارهای قابلاصلاح روزمره و بازخورد تأخیری برای تحلیلهای کلیتر و بلندمدت مناسب است.
بازخورد رسمی در مقایسه با بازخورد غیررسمی
بازخورد رسمی در قالبهای تعریفشده سازمانی مانند جلسات ارزیابی عملکرد، گزارشهای دورهای یا مصاحبههای رسمی مطرح می شود و همراه با ساختار مشخص، مستندسازی و مرتبط با اهداف سازمانی است.
اما بازخورد غیررسمی در تعاملات روزمره، گفتگوهای کوتاه، یا حتی پیامهای کوتاه بین مدیر و همکار جریان دارند و عموما خودجوش و بیواسطه و مناسب برای فرهنگ هایی با ارتباطات نزدیکتر هستند.
به عنوان مثال بازخورد رسمی مانند گزارش سالانه است، دقیق و رسمی. بازخورد غیررسمی مثل یادداشت کوچکی است که روی میز همکارمان میگذاریم و مینویسیم : «دمت گرم بابت کار دیروز!»
بازخورد مستقیم در مقایسه با بازخورد غیرمستقیم
بازخورد مستقیم ، بیان صریح نظر یا ارزیابی به شخص مخاطب، بدون واسطه یا رمزگذاری است. به طور مثال این یک بازخورد مستقیم است ؛ « طراحی این پوستر نیاز به بازبینی دارد چون اطلاعات کلیدی بهخوبی و واضح دیده نمیشوند.»
بازخورد غیرمستقیم اشارات ضمنی یا استفاده از واسطهها برای انتقال بازخورد را در خود دارد. به عنوان مثال این نوع بازخورد به یکی از اعضای تیم از نوع غیرمستقیم است: «به نظرم بهتر است از طراحی پوستر تیم A الگو بگیریم، کارشان واضحتر است و اطلاعات به خوبی قابل تشخیص اند.»
دقت کنید که فرهنگ سازمانی، سطح بلوغ تیم و شخصیت افراد تعیین میکند کدام یک از روش های مستقیم یا غیر مستقیم در ارائه ی بازخورد روش مؤثرتری است.
درک انواع بازخورد، به ما کمک میکند تا در هر موقعیت، از ابزار مناسب استفاده کنیم؛ مانند پزشکی که بسته به درد بیمار، داروی مناسب را تجویز میکند. اگر بدانیم چه نوع بازخوردی در چه زمانی و برای چه کسی مفیدتر است، میتوانیم روابط خود را به جایگاه بهتری برسانیم، افراد را رشد دهیم و سازمانها را شکوفا کنیم.
ویژگیهای یک بازخورد مؤثر
بازخورد دادن، تنها بیان یک نظر یا مشاهده نیست. بازخورد مؤثر، فرایندی آگاهانه، دقیق و انسانی است که با نیت کمک به رشد، بهبود عملکرد و تقویت ارتباطات ارائه میشود. در بسیاری از موارد، تفاوت بین بازخوردی که موجب پیشرفت میشود و بازخوردی که مقاومت یا رنجش ایجاد میکند، در جزئیات بیان و شیوه انتقال آن نهفته است.
در این بخش، به بررسی شش ویژگی کلیدی یک بازخورد مؤثر میپردازیم. این ویژگیها، نهتنها کیفیت محتوای بازخورد را افزایش میدهند، بلکه موجب میشوند پیام، با کمترین مقاومت و بیشترین اثرگذاری دریافت و پذیرفته شود.
۱. شفافیت و وضوح
بازخورد مؤثر باید ساده، روشن و بدون ابهام باشد. هرچه بازخورد مبهمتر باشد، برداشتهای نادرست و تفسیرهای شخصی از آن بیشتر میشود و احتمال سوءتفاهم افزایش مییابد. استفاده از زبان ساده و بدون پیچیدگی، پرهیز از استعارهها یا کلیگوییهای نامفهوم ، و تمرکز بر بیان دقیق آنچه مشاهده شده است می تواند به افزایش کیفیت بازخورد کمک کند.
بیایید یک مثال از هر یک از بازخوردهای مبهم و شفاف را با هم مرور کنیم…
❌ بازخورد مبهم:
«توی جلسه خیلی خوب رفتار نکردی.»
✅ بازخورد شفاف:
«در جلسه امروز، وقتی نوبت تو بود، بدون نگاه به دیگران شروع به صحبت کردی و همین باعث شد بقیه حس کنند که به آنها اهمیتی نمی دهی و نظراتشان برایت مهم است.»
۲. مشخص بودن رفتار و تأثیر
بازخورد مؤثر، رفتار خاصی را هدف میگیرد و به شکل واضح بیان میکند که آن رفتار چه تأثیری بر دیگران و یا بر نتیجه کار گذاشته است.
این ساختار پیشنهادی برای رعایت این ویژگی است: «وقتی که [رفتار مشخص] را انجام دادی، [تأثیر یا نتیجه] اتفاق افتاد.»
به عنوان مثال : «وقتی گزارش را بدون بررسی نهایی داده ها برای تیم فروش ارسال کردی، تیم فروش اطلاعات نادرستی را با خود به جلسه برد و به همین خاطر با مشتری به مشکل خورد.»
✅ این نوع بازخورد به مخاطب کمک میکند ارتباط علت و معلولی بین رفتار و پیامد را درک کند.
۳. محترمانه و بیطرفانه بودن
لحن بازخورد باید با احترام، همدلانه و بدون قضاوت باشد. حتی در بازخوردهای سازنده یا اصلاحی، بیاحترامی یا لحن تند میتواند اثرگذاری پیام را از بین ببرد و باعث ایجاد مقاومت از سمت دریافت کننده آن گردد.
اصلی ترین ویژگیهای بازخورد محترمانه عبارتند از : عدم استفاده از واژههای تحقیرآمیز یا سرزنشگر ، حفظ عزت نفس مخاطب ، نشان دادن نیت خیرخواهانه و تمایل به همکاری.
بیایید یک نمونه بازخورد محترمانه و بی طرفانه را با نوع غیرمحترمانه و قضاوتی آن مقایسه کنیم ؛
✅ «میدونم تلاش زیادی کردی، اما اجازه بده درباره این بخش از کارت که میتونه بهتر باشه با هم صحبت کنیم.»
❌ «واقعاً افتضاح کار کردی! اصلاً این چه طرز ارائهای بود؟»
۴. تمرکز بر رفتار نه شخصیت
بازخورد نباید به قضاوت درباره شخصیت یا هویت فرد منتهی شود. رفتارها قابل تغییرند، اما وقتی به شخصیت فرد حمله میشود، دفاع و گارد بالا شکل میگیرد.
✅ تمرکز بر رفتار:
«در جلسه امروز چند بار صحبت همکارها را قطع کردی و این رفتار میتونه به نوعی بی احترامی به بقیه باشه.»
❌ حمله به شخصیت:
«تو همیشه بیاحترامی می کنی و خودخواهی.»
نکته کاربردی در تمرکز بر رفتار به جای شخصیت این است که می بایست بهجای استفاده از جملات کلی مانند «تو همیشه…» یا «تو هیچوقت…»، از مشاهدات مشخص و قابل سنجش استفاده کنید.
۵. قابل اقدام بودن بازخورد
بازخورد خوب، باید به رفتارهایی اشاره کند که امکان تغییر و اصلاح دارند. اگر فرد نداند چگونه باید رفتار خود را تغییر دهد، بازخورد بیفایده خواهد بود.
اصلی ترین ویژگی های بازخورد قابل اقدام عبارتند از ؛ با پیشنهاد مشخص یا درخواست رفتاری همراه است، بر موارد تحت کنترل فرد تمرکز دارد، در صورت لزوم همراه با ارائه مثال یا منابع کمکی برای درک بهتر فرد است.
یک نمونه بازخورد قابل اقدام به صورت زیر است ؛
✅ «برای مدیریت بهتر زمان در جلسات، پیشنهاد میکنم یک تایمر ده دقیقهای برای هر بخش ارائهات تنظیم کنی.»
❌ «تو هیچوقت نمیتونی زمان رو مدیریت کنی!»
۶. توجه به زمان و زمینه ارائه بازخورد
ارائه بازخورد مؤثر، نیازمند انتخاب زمان و مکان مناسب است. حتی بهترین بازخوردها اگر در لحظه یا شرایط نامناسب ارائه شوند، میتوانند نتیجه معکوس داشته باشند.
همچنین مهمترین نکات کلیدی در این باره عبارتند از ؛ پرهیز از بازخورد دادن در حضور جمع (مگر در بازخورد مثبت) ، توجه به وضعیت عاطفی مخاطب و آمادگی او برای دریافت بازخورد ، انتخاب زمانهایی که ذهن مخاطب باز و پذیرنده است.
به عنوان مثال ؛ اگر همکار شما بهتازگی از یک جلسه دشوار بیرون آمده و خسته یا ناراحت است، بهتر است بازخورد خود را به زمانی مناسبتر موکول کنید تا گفتوگو مؤثرتر باشد.
در نهایت به خاطر داشته باشید که بازخورد مؤثر، ترکیبی از نیت خیرخواهانه، مهارت ارتباطی و آگاهی موقعیتی است. آنچه یک جمله ساده را به ابزاری قدرتمند برای رشد و یادگیری تبدیل میکند، نه تنها محتوای آن، بلکه نحوه و زمان بیان آن است.
اصول و تکنیکهای بازخورد دادن
اگر بپذیریم که بازخورد، یکی از اصلیترین ابزارهای رشد فردی و سازمانی است، باید بپذیریم که شیوهی ارائه آن، به اندازه نیت آن اهمیت دارد. بسیاری از ما، حتی زمانی که نیت خیرخواهانه داریم و میخواهیم کمککننده باشیم، صرفاً به دلیل استفاده از روش نامناسب، نهتنها کمکی نمیکنیم، بلکه به مقاومت، رنجش یا انکار منجر میشویم.
در این بخش، با معرفی مدلها و تکنیکهای معتبر جهانی در ارائه بازخورد، به اصولی میپردازیم که میتوانند کیفیت انتقال پیام ما را به طرز چشمگیری ارتقا دهند.
مدل SBI
مدل SBI از معتبرترین چارچوبهای بینالمللی برای ارائه بازخورد است. این مدل سه مؤلفه اصلی را در نظر میگیرد :
✔️ Situation (وضعیت) : شرح دقیق موقعیت و زمان وقوع رفتار
✔️ Behavior (رفتار) : توصیف عینی رفتار مشاهدهشده
✔️ Impact (تأثیر) : بیان تأثیر آن رفتار بر فرد، تیم یا سازمان
یک نمونه مثال ملموس از مدل SBI به این صورت است ؛
🔸 « در جلسه دیروز (Situation)، زمانی که صحبت همکار جدید را قطع کردی (Behavior)، او احساس بیاهمیتی کرد و بعد از آن کمتر مشارکت کرد (Impact). »
این مدل، با عینیسازی و تمرکز بر واقعیتها، به جلوگیری از قضاوتهای شخصی کمک میکند و امکان گفتوگوی مؤثر و بیدفاع را افزایش میدهد.
مدل BOOST
مدل BOOST بهویژه در محیطهای حرفهای با ساختار رسمی، کاربردی و مؤثر است. ویژگیهای این مدل عبارتند از :
✔️ Balanced (متعادل): بازخورد هم شامل نکات مثبت و هم نکات نیازمند بهبود باشد.
✔️ Observed (مشاهدهشده): فقط درباره رفتارهایی بازخورد داده شود که واقعاً دیده شدهاند.
✔️ Objective (عینی): پرهیز از تعمیمها و برداشتهای ذهنی.
✔️ Specific (مشخص): اشاره دقیق به جزئیات رفتار.
✔️ Timely (بهموقع): ارائه بازخورد در زمان مناسب و نزدیک به رفتار.
یک مثال کاربردی از مدل BOOST به این صورت است ؛
🔸 «میخواهم بابت نحوه مدیریتت در جلسه صبح امروز تشکر کنم. وقتی بحث از اولویتها پیش آمد، با آرامش صحبت کردی و فضا را از تنش دور کردی. البته در بخش پایانی جلسه، به نظر میرسید که برنامهریزی زمان از کنترل خارج شد و چند نفر نتوانستند نکاتشان را مطرح کنند. اگر بتوانی برای جلسات آینده زمانبندی دقیقتری لحاظ کنی، خروجی خیلی بهتر خواهد بود.»
BOOST با تلفیق ظرافتهای انسانی و دقت حرفهای، به یکی از کاملترین مدلهای بازخورد تبدیل شده است.
مدل DESC
مدل DESC چارچوبی برای بیان بازخورد، بهویژه در موقعیتهایی است که نیاز به گفتوگویی اصلاحگرانه یا حتی مدیریت تعارض وجود دارد. اجزای این مدل عبارتند از ؛
✔️ Describe : توصیف دقیق رفتار بدون قضاوت
✔️ Express : بیان احساس شکل گرفته و تأثیر رفتار بر شما
✔️ Specify : ارائه پیشنهاد یا انتظارات مشخص
✔️ Consequences : اشاره به نتایج مثبت در صورت تغییر یا ادامه وضعیت موجود
یک مثال کاربردی از مدل DESC به این صورت است ؛
🔸 «وقتی در جلسه بدون اطلاع قبلی دیر رسیدی (Describe)، احساس کردم جلسه جدی گرفته نشده (Express). میخواهم از این پس اگر تأخیر داشتی حتماً اطلاع بدی (Specify)، چون این به هماهنگی تیم خیلی کمک میکنه (Consequences).»
مدل CEDAR
مدل CEDAR برای گفتوگوهای بازخورد توسعهگرا طراحی شده است، بهویژه در موقعیتهایی که میخواهیم بازخورد باعث خودآگاهی و رشد فرد شود، نه فقط اصلاح یک اشتباه. اجزای مدل CEDAR عبارتند از :
✔️ Context : بیان موقعیت
✔️ Examples : ارائه شواهد و مثال
✔️ Diagnosis : گفتوگوی دوطرفه برای کشف دلیل رفتار
✔️ Action : تصمیم مشترک برای اقدام
✔️ Review : پیگیری و بررسی پیشرفت
یک مثال کاربردی از مدل CEDAR به این صورت است ؛
🔸 « در پروژه X، متوجه شدم که تحویل گزارشها با تأخیر بوده (Context & Examples). فکر میکنی دلیل اصلی چی بوده؟ (Diagnosis) چه کمکی میتونه باعث بشه که دفعات بعد گزارشها به موقع برسه؟ (Action) بیایم دو هفته دیگه دوباره مرور کنیم که شرایط بهتر شده یا نه (Review). »
مدل STAR – AR
مدل STAR برای بیان دقیق رفتار و نتیجه، و AR برای افزودن تحلیل و پیشنهاد به آن است. این مدل برای گفتوگوهای رشد محور بهویژه در تیمهای Agile و محیطهای آموزشی بسیار مفید است. اجزای مدل عبارتند از :
✔️ S – Situation (وضعیت)
✔️ T – Task (وظیفه یا هدف)
✔️ A – Action (عمل انجام شده)
✔️ R – Result (نتیجه)
✔️ A – Alternative (جایگزین)
✔️ R – Recommendation (پیشنهاد)
یک نمونه مثال ملموس از مدل STAR – AR به این صورت است ؛
🔸 « در جلسه فروش (Situation)، قرار بود شرایط پرداخت را شفاف توضیح بدی (Task)، اما به سرعت از آن عبور کردی (Action) و مشتری کمی مردد شد (Result). شاید دفعه بعد بهتر باشه با یک نمودار تصویری یا مثال واقعی شرایط پرداخت رو توضیح بدی تا اتفاق اخیر تکرار نشه (Alternative, Recommendation). »
مدل ساندویچ (Sandwich Feedback)
تکنیک ساندویچ مدلی برای ارائه بازخورد است که نقد یا بازخورد منفی را بین دو لایه بازخورد مثبت قرار میدهد. ایدهاش این است که شروع و پایان بازخورد با نکات مثبت، از شدت مقاومت شنونده نسبت به بخش انتقادی و اصلاحی سازنده بازخورد میکاهد. اجزای مدل عبارتند از ؛
✔️ لایه اول (نان اول) : شروع با تحسین یا نکتهای مثبت و واقعی.
✔️ لایه وسط (محتوای اصلی) : ارائه بازخورد سازنده یا اصلاحی بهصورت مشخص و سازنده.
✔️ لایه آخر (نان دوم) : پایان با بازخورد مثبت دیگر یا ابراز اعتماد و انگیزهبخشی.
یک نمونه مثال ملموس از مدل ساندویچ به این صورت است ؛
🔸 « فاطمه، واقعاً از نحوه گزارشدهیات در جلسات تیمی لذت میبرم؛ خیلی دقیق و مرتب هست (لایه اول). فقط موردی که بهتره روش کار کنیم اینه که بعضی مواقع به جای دفاع از همه جزئیات، شاید بهتر باشه شنوندهها رو بیشتر مشارکت بدی تا گفتوگو بازتر بشه (لایه وسط). اما واقعا خیلی ارزشمنده که انقدر جدی کار رو دنبال میکنی و به بهبود گزارشها هم همیشه فکر میکنی (لایه آخر).»
نکته ی بسیار مهم در مورد تکنیک معروف ساندویچ این است که اگر بیش از حد استفاده شود، مخاطب ممکن است پیام منفی را جدی نگیرد و یا بالعکس به دنبال «بخش بدِ» بازخورد بگردد. همچنین در این نوع بازخورد ممکن است شفافیت پیام دچار نقص شود و پیام دچار ابهام شود و گیرنده بین دوراهی قرار بگیرد که الان عملکردش در موضوع مورد بحث مورد رضایت بوده یا خیر !
بازخورد دادن، اگرچه در ظاهر ساده بهنظر میرسد، اما در عمل، نیازمند ترکیب دقیق دانش، مهارت و آگاهی انسانی است. شناخت مدلهای حرفهای مانند موارد بالا، استفاده هوشمندانه از ساختار های معرفی شده، و دقت در زبان بدن و تفاوتهای فرهنگی، به ما کمک میکند بازخوردهایی ارائه دهیم که نهتنها شنیده شوند، بلکه تأثیرگذار و سازنده باشند.
چگونه بازخورد بگیریم؟
دریافت بازخورد، بهویژه زمانی که شامل پیشنهاد اصلاحی باشد، میتواند به اندازهی دادن آن چالشبرانگیز باشد. بسیاری از افراد در مواجهه با بازخوردهای سازنده و اصلاحی، بهطور ناخودآگاه به دفاع یا مقاومت روی میآورند. اما اگر آماده دریافت بازخورد باشیم و مهارتهای لازم برای شنیدن آن را داشته باشیم، میتوانیم از این تجربهها برای رشد شخصی و حرفهای خود بهرهمند شویم…
در این بخش، مهارتهای ضروری برای دریافت مؤثر بازخورد را بررسی میکنیم و به شما کمک خواهیم کرد تا بهطور سازنده و بدون ایجاد تنش یا اضطراب، بازخورد را بپذیرید و از آن به نفع خود استفاده کنید.
۱. مهارت شنیدن بدون دفاع و مقاومت
اولین گام در دریافت بازخورد این است که گوش شنوا باشیم. بسیاری از افراد بهمحض شنیدن بازخورد اصلاحی، بهطور طبیعی وارد حالت دفاعی میشوند. این واکنشها ممکن است شامل بیان توجیهات، نادیده گرفتن حرفها، یا حتی انتقاد از فرد بازخورددهنده باشد. چنین واکنشهایی تنها مانع پیشرفت و یادگیری میشوند.
راهکارهای مناسب در این خصوص :
🔸 قطع نکردن صحبتهای بازخورددهنده : هنگام دریافت بازخورد، صحبت فرد را قطع نکنید. اجازه دهید تا پیام بهطور کامل منتقل شود. این کار نه تنها نشاندهنده احترام به فرد مقابل است، بلکه به شما کمک میکند که پیام بهطور دقیق و کامل دریافت شود.
🔸 تمرکز بر پیام : سعی کنید به جای تمرکز بر نحوه بیان بازخورد یا توهین احتمالی به خود، بر محتوای پیام تمرکز کنید. ممکن است حتی یک بازخورد بهظاهر منفی، حاوی نکات مهمی برای بهبود شما باشد.
🔸 استفاده از زبان بدن مثبت : حالت بدن باز و آرام، مانند نگاه کردن به چشمها و عدم دستبهسینه بودن، نشاندهنده پذیرش و آمادگی شما برای دریافت بازخورد است.
✔️ به عنوان مثال : تصور کنید که در جلسهای کاری، مدیر شما از شما میخواهد تا در یک پروژه بهطور مؤثرتری همکاری کنید. به جای واکنش دفاعی یا توجیه عملکرد خود، بهتر است بر نکات ارائه شده تمرکز کرده و بپرسید که دقیقاً کدام جنبهها میتوانند بهبود یابند. این نوع تعامل نهتنها به درک بهتر بازخورد کمک میکند، بلکه نشاندهنده آمادگی شما برای رشد است.
۲. کنترل هیجانات هنگام دریافت بازخورد
بازخورد میتواند احساسات مختلفی مانند ناراحتی، عصبانیت یا حتی شرمندگی را در فرد به وجود آورد. بنابراین، کنترل هیجانات و مدیریت واکنشهای عاطفی هنگام و پس از دریافت بازخورد اهمیت زیادی دارد. وقتی فرد نتواند احساسات خود را مدیریت کند، ممکن است بازخورد را بهدرستی دریافت نکرده و یا از آن سوءاستفاده کند.
راهکارهای مناسب در این خصوص :
🔸 تنفس عمیق و آرامش: در لحظههای دریافت بازخورد، چند نفس عمیق بکشید تا خود را آرام کنید. تنفس عمیق میتواند به شما کمک کند تا از واکنشهای فوری خودداری کنید و ذهنتان را بازتر نگه دارید.
🔸 توجه به واکنشهای بدنی: احساسات شما میتواند در بدن شما بروز کند. مثلاً، تنگ شدن قفسه سینه یا افزایش ضربان قلب، نشانههای استرس و تنش است. این نشانهها را شناسایی و مدیریت کنید. اگر احساس میکنید که تحت تأثیر قرار گرفتهاید، میتوانید از لحظهای برای بازسازی آرامش استفاده کنید.
🔸 مکث قبل از واکنش: بهجای پاسخ فوری، یک یا دو ثانیه مکث کنید تا ذهن شما بهطور عاقلانه واکنش نشان دهد. این کار به شما کمک میکند تا از واکنشهای احساسی جلوگیری کنید و پاسخ بهتری بدهید.
✔️ به عنوان مثال : فرض کنید در یک ارزیابی عملکرد، مدیر شما به شما بازخورد میدهد که در پروژهای که اخیراً به عهده داشتید، زمانبندی دقیق را رعایت نکردید. بهجای آنکه فوراً به دفاع از خود بپردازید، چند ثانیه فکر کنید و سپس با پرسیدن سوالاتی در مورد جزئیات، فهم بهتری از مشکل پیدا کنید. عدم رعایت زمان بندی دقیق نباید شما را آشفته یا خشمگین کند، بلکه باید شما را کنجکاو کند تا علت را پیدا و رفع کنید.
۳. تشخیص بازخورد مفید از بازخورد آسیبزا
یکی از چالشهای اساسی هنگام دریافت بازخورد، تشخیص بازخوردهای مفید و سازنده از بازخوردهای آسیبزا و غیرسازنده است. در حالی که بازخورد مثبت و یا سازنده میتواند منجر به پیشرفت فردی شود، بازخوردهای آسیبزا ممکن است صرفاً به انتقاد یا بیاحترامی منجر شوند و اثری منفی بگذارند.
راهکارهای مناسب در این خصوص :
🔸 توجه به محتوا : آگاه باشید که بازخوردهای مفید معمولاً به رفتار خاصی اشاره دارند و تلاش میکنند که برای بهبود فرد، راهکارهایی ارائه دهند. بهطور مثال، « پروژه شما خوب پیش رفت اما اگر زمانبندی را کمی دقیقتر رعایت میکردید، نتیجه بهتری میشد. »
🔸 بررسی لحن و هدف : اگر بازخورد بدون قصد کمک و تنها برای تخریب باشد، به احتمال زیاد آسیبزا خواهد بود. در این صورت، باید آگاه باشید و در صورتی که بازخورد غیرسازنده و آسیب زاست، از آن عبور کنید.
🔸 گرفتن بازخورد از منابع معتبر : سعی کنید بازخورد خود را از افرادی دریافت کنید که قابلیت دیدگاه جامع و سازنده دارند. بازخورد از افرادی که شما را میشناسند و بهدنبال رشد شما هستند، معمولاً معتبرتر است.
✔️ به عنوان مثال : فرض کنید همکار شما بهجای ارائه بازخوردهای سازنده و راهکارهای عملی، شما را بهطور کلی مورد انتقاد قرار میدهد. در چنین شرایطی، میتوانید از او بخواهید که به جای انتقاد کلی، موارد خاصی را که باید بهبود یابد، ذکر کند و یا در غیر اینصورت از دادن بازخورد خودداری کند. این کار نهتنها باعث می شود بعد از این بازخوردهای مفیدتری دریافت کنید، بلکه فضای گفتوگو را نیز بازتر میکند.
۴. پرسیدن سوال برای وضوح بیشتر
برای درک بهتر بازخورد و جلوگیری از سوءتفاهم، پرسیدن سوالات روشن و هدفمند یک روش مؤثر است. این کار کمک میکند تا شما بهطور کامل متوجه شوید که دقیقاً چه چیزی باید تغییر کند و چگونه میتوانید در آینده بهتر عمل کنید.
راهکارهای مناسب در این خصوص :
🔸 سوالات شفاف : مثلاً «میتوانید مثالی از زمانی که این رفتار را دیدهاید، بزنید؟» یا «چه چیزی را میتوانم برای بهبود این موضوع تغییر دهم؟»
🔸 تمرکز بر جزئیات : بهجای پذیرش بازخورد کلی، جزئیات آن را جویا شوید. بهعنوان مثال، اگر کسی به شما میگوید که «بهتر است ارتباط بهتری با همکارانت برقرار کنی»، میتوانید بپرسید که «آیا رفتار خاصی وجود دارد که باعث میشود ارتباط من با همکاران ضعیف به نظر برسد؟»
✔️ به عنوان مثال : در یک جلسه بازخورد، اگر مدیر شما میگوید که نیاز دارید ارتباط بهتری با تیم داشته باشید، میتوانید با پرسیدن این سوال که «آیا در پروژه اخیر نکتهای خاص وجود دارد که نشاندهنده ضعف ارتباطی من باشد؟»، اطلاعات دقیقتری به دست آورید و نسبت به رفع آن اقدام کنید.
۵. تشکر، تحلیل و اقدام پس از دریافت بازخورد
بازخورد یک هدیه است؛ بنابراین بعد از دریافت بازخورد نه تنها باید تشکر کنید، بلکه باید آن را تحلیل کرده و اقدام کنید. این گام نهایی به معنای اعمال تغییرات مثبت بر اساس بازخورد دریافتی است. به این صورت، شما نه تنها از بازخورد استفاده کردهاید، بلکه به شخصی که آن را داده نیز نشان میدهید که به نظرات او احترام میگذارید.
راهکارهای مناسب در این خصوص :
🔸 تشکر از بازخورد : حتی اگر بازخورد منفی باشد، باید از فرد بخاطر وقت و انرژیاش برای کمک به بهبود شما تشکر کنید. این کار نشاندهنده احترام به نظرات دیگران است و فضای مثبتی ایجاد میکند.
🔸 تحلیل نقاط قوت و ضعف : به دقت بررسی کنید که چه مواردی را میتوانید بهبود دهید و چگونه میتوانید به آن عمل کنید. مهم است که از بازخورد استفاده کنید تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و نقاط قوت را تقویت کنید.
🔸 ارائه اقدام عملی : پس از تحلیل، اقداماتی مشخص برای بهبود عملکرد یا رفتار خود انجام دهید. بهطور مثال، اگر به شما گفته شده که مهارتهای ارتباطی شما نیاز به بهبود دارد، میتوانید با انجام تمرینات مختلف، مانند یادگیری روشهای مؤثر برقراری ارتباط، این مهارتها را تقویت کنید.
✔️ به عنوان مثال : بعد از دریافت بازخورد در مورد تأخیر در پروژه، شما میتوانید اقداماتی برای بهبود زمانبندی انجام دهید، مانند ایجاد یک برنامه دقیقتر برای مراحل پروژه و یا استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه برای پیگیری به موقع وظایف.
بنابراین دریافت بازخورد یک مهارت است که با تمرین و توجه بیشتر، بهبود مییابد. یادگیری نحوه پذیرش بازخورد و استفاده از آن بهطور سازنده نه تنها به رشد شخصی و حرفهای شما کمک میکند، بلکه باعث میشود که شما به فردی مسئولیتپذیرتر، مؤثرتر و قابل اعتمادتر تبدیل شوید.
اشتباهات رایج در بازخورد دادن و گرفتن
بسیاری از افراد در فرایند بازخورد دادن و گرفتن، به طور ناخودآگاه به اشتباهاتی میپردازند که این فرایند را مختل کرده و تأثیر منفی بر عملکرد و روابط میگذارد. در این بخش ، به بررسی اشتباهات رایج در بازخورد دادن و گرفتن پرداخته و معایب و نحوه اجتناب از آنها را توضیح میدهیم.
۱. قضاوتگر بودن :
یکی از اشتباهات رایج در فرایند بازخورد دادن، قضاوتگر بودن است. هنگامی که بهجای تمرکز بر رفتار خاص، شخصیت فرد را مورد قضاوت قرار میدهیم، بازخورد میتواند خیلی سریع تبدیل به حمله شخصی شود. این نوع بازخورد نه تنها فرد را به دفاع وا میدارد، بلکه او را از پذیرش انتقاد و اصلاح رفتار خود منصرف میکند.
معایب :
کاهش اعتماد به نفس : هنگامی که فرد حس کند که شخصیتش زیر سوال رفته است، ممکن است اعتماد به نفس او کاهش یابد و در عملکردش تاثیر منفی بگذارد.
افزایش واکنشهای دفاعی : افراد بهطور طبیعی وقتی احساس میکنند که شخصیتشان مورد حمله قرار گرفته است، به دفاع از خود میپردازند و دیگر بهطور سازنده به بازخورد توجه نمیکنند.
راهکار :
تمرکز بر رفتار : بهجای اینکه به شخصیت فرد اشاره کنید، بهتر است رفتار خاصی را که نیاز به تغییر دارد، بیان کنید. بهعنوان مثال، به جای گفتن « تو همیشه بیدقت هستی » میتوانید بگویید « در این پروژه خاص، دقت بیشتری لازم بود و به اشتباهاتی که رخ داد، توجه بیشتری میکردی ».
مثال :
فرض کنید مدیر شما به شما بازخورد میدهد : « تو اصلاً مسئولیتپذیر نیستی.».
این نوع بازخورد بهشدت قضاوتگر است و نه تنها شما را تحت فشار قرار میدهد، بلکه ممکن است باعث کاهش انگیزه شما برای تغییر شود. اما اگر مدیر شما بازخورد بدهد: « در این پروژه خاص، بهتر بود که شما مسئولیت بیشتری میپذیرفتید و زمانبندی دقیقتری را رعایت میکردید»، این بازخورد مؤثرتر و سازندهتر خواهد بود.
۲. تعمیم دادن یک رفتار به کل شخصیت :
دیگر اشتباه رایج در بازخورد دادن، تعمیم دادن یک رفتار خاص به کل شخصیت فرد است. گاهی افراد بهطور ناخودآگاه در تلاش برای انتقاد از یک رفتار، آن را به تمام جنبههای شخصیت فرد نسبت میدهند، که میتواند منجر به احساس بیارزش بودن یا عدم توانمندی در فرد شود.
معایب :
ایجاد احساس بیاعتمادی : وقتی یک رفتار خاص به کل شخصیت فرد تعمیم داده میشود، فرد احساس میکند که نه تنها رفتار او بلکه شخصیت و توانمندیهای او زیر سوال رفته است.
کاهش انگیزه : چنین تعمیمهایی ممکن است انگیزه فرد را برای اصلاح رفتار خاص کاهش دهد، زیرا به نظر میرسد که کل شخصیت او مورد انتقاد است.
راهکار :
تفکیک رفتار از شخصیت : تنها به رفتار یا اقدام خاصی اشاره کنید که باید بهبود یابد و از تعمیم آن به شخصیت فرد خودداری کنید.
مثال :
اگر همکار شما یک بار در جلسهای تأخیر داشته باشد، گفتن « تو همیشه بیتوجهی» یک تعمیم منفی است. در عوض، بیان اینکه « امروز در جلسه تأخیر داشتی و این باعث شد که برخی نکات مهم را از دست بدهیم» کمک میکند تا فرد متوجه اشتباهش شود بدون اینکه شخصیتاش زیر سوال برود.
۳. بازخورد در زمان نامناسب
بازخورد دادن در زمان نامناسب یکی از رایجترین اشتباهات است که میتواند تأثیر منفی بر اثربخشی بازخورد داشته باشد. بازخورد وقتی باید داده شود که فرد آمادگی پذیرش آن را داشته باشد و زمان و مکان مناسب فراهم باشد. زمانبندی نامناسب میتواند باعث شود که بازخورد بهدرستی دریافت نشود و ممکن است منجر به واکنشهای احساسی و دفاعی شود.
معایب :
پذیرش ضعیف بازخورد : وقتی بازخورد در زمانهای شلوغ یا پراسترس داده میشود، فرد بهطور کامل قادر به پردازش آن نخواهد بود.
افزایش استرس و فشار : اگر بازخورد در زمان نامناسب داده شود، ممکن است احساس اضطراب و استرس در فرد ایجاد کند و او نتواند بهطور مؤثر به آن پاسخ دهد.
راهکار :
انتخاب زمان مناسب : اطمینان حاصل کنید که زمانی که بازخورد را میدهید، فرد آمادگی پذیرش آن را دارد و شرایط محیطی نیز مناسب است. بهتر است از بازخورد فوری در حین عصبانیت یا تنشهای زیاد خودداری کنید و از زمانی که فرد آرام است، برای انتقال بازخورد استفاده کنید.
مثال :
فرض کنید در حین یک جلسه پر استرس و پیچیده، رئیس شما بازخورد منفی در مورد عملکرد شما میدهد. این زمان برای دریافت بازخورد مناسب نیست و ممکن است شما بهطور مؤثری آن را دریافت نکنید. اگر این بازخورد در زمان آرامتر و در یک مکالمه خصوصی مطرح شود، قطعاً تأثیر بیشتری خواهد داشت.
۴. استفاده از جملات کلی و مبهم
استفاده از جملات کلی و مبهم میتواند تأثیر منفی بر بازخورد بگذارد، زیرا فرد نمیتواند بفهمد دقیقاً کدام بخش از عملکردش باید تغییر کند. جملات مبهم، بازخورد را غیرقابل اجرایی میکنند و باعث میشوند که فرد نتواند برای بهبود اقدامات خاصی انجام دهد.
معایب :
عدم شفافیت : اگر بازخورد دقیق و مشخص نباشد، فرد ممکن است نتواند بفهمد که چه کاری را باید تغییر دهد.
عدم اقدام عملی : جملات مبهم نمیتوانند به فرد کمک کنند که اقداماتی خاص برای بهبود انجام دهد.
راهکار :
بازخورد خاص و شفاف : جملات بازخورد باید دقیق، واضح و خاص باشند. بهجای استفاده از عبارتهای کلی مانند « تو کار خوبی نکردی »، بهتر است بگویید « در این بخش از پروژه، بهتر بود که منابع را بهطور مؤثرتر مدیریت میکردی تا نتیجه سریعتر حاصل شود. »
مثال :
فرض کنید رئیس شما به شما میگوید: « بیشتر تلاش کن. » این جمله نه تنها مبهم است بلکه به شما هیچ راهکاری برای بهبود نمیدهد. اما اگر او بگوید : « در پروژه بعدی، سعی کن زمانبندی دقیقتری داشته باشی و منابع را بهطور مؤثرتر تخصیص دهی.»، این بازخورد دقیقتر و مؤثرتر است.
۵. بیتوجهی به بازخورد دریافتشده
بیتوجهی به بازخورد دریافتشده یکی از اشتباهات رایج در فرایند دریافت بازخورد است. گاهی افراد ممکن است بازخورد را بشنوند، اما به آن توجه نکنند یا اقدام مناسبی انجام ندهند. این رفتار میتواند باعث ایجاد احساس ناامیدی در فرد بازخورددهنده و کاهش اعتبار شما شود.
معایب :
عدم پیشرفت : اگر به بازخورد توجه نشود، فرد تغییرات لازم را اعمال نخواهد کرد و در نتیجه هیچ پیشرفتی در عملکردش ایجاد نمیشود.
ایجاد دلزدگی : افرادی که بازخورد میدهند، اگر ببینند که شما هیچ تلاشی برای اصلاح رفتار خود نمیکنید، ممکن است احساس کنند که وقتشان تلف شده است.
راهکار :
عملی کردن بازخورد : پس از دریافت بازخورد، اقدام کنید و نشان دهید که به آن توجه کردهاید. این کار نه تنها به بهبود عملکرد شما کمک میکند بلکه باعث نشان دادن تعهد شما به رشد و پیشرفت خواهد شد.
مثال :
اگر همکار شما به شما بازخورد میدهد که در ارسال ایمیلهای کاری باید دقیقتر باشید، نشان دادن تغییرات در نحوه نوشتن و ارسال ایمیلها در جلسات بعدی، به او نشان میدهد که شما به بازخورد او توجه کردهاید و در تلاش برای بهبود هستید.
اجتناب از اشتباهات رایج در بازخورد دادن و گرفتن، میتواند باعث شود که این فرایند به ابزاری مؤثر و سازنده تبدیل شود. با رعایت دقت در زمانبندی، ارائه بازخورد شفاف و مشخص و جلوگیری از قضاوتگر بودن، میتوانیم بازخوردهایی بدهیم که نه تنها به رشد فردی کمک کند، بلکه موجب تقویت روابط شغلی و حرفهای نیز شود.
تمرینها و سناریوهایی برای یادگیری بازخورد
یادگیری مهارتهای بازخورد، چه در دادن و چه در گرفتن آن، از طریق تمرینهای مداوم و شبیهسازی موقعیتهای واقعی به دست میآید. در این بخش، شما با مجموعهای از مثالها، تمرینهای گروهی و فردی، و همچنین کارگاهها و بازیهای نقشآفرینی آشنا خواهید شد که به شما در یادگیری و تقویت این مهارتها کمک میکنند. این تمرینها نه تنها به شما کمک میکنند که بازخورد مؤثر را بدهید، بلکه شما را در موقعیتهایی قرار میدهند که میتوانید بهطور مستقیم با چالشهای مربوط به بازخورد مواجه شوید و از آنها درس بگیرید.
۱. مثالهایی از بازخورد خوب و بد
برای آنکه بازخورد مؤثر را درک کنید، ابتدا لازم است بار دیگر با تفاوتهای بازخورد خوب و بد آشنا شوید. در این بخش، مثالی از بازخورد خوب و بد آورده شده است تا روشن شود که کدام نوع بازخورد تأثیر مثبت و کدامیک تأثیر منفی میگذارد.
بازخورد خوب :
بازخورد خوب، دقیق و مؤثر است و بر رفتار خاص فرد متمرکز است. این نوع بازخورد به فرد کمک میکند تا بداند که چه چیزی باید تغییر کند و چگونه میتواند آن را انجام دهد.
مثال: « در جلسه امروز وقتی که سؤال از شما پرسیده شد، توانستید بهخوبی به موضوع پاسخ دهید و نظراتتان را با دقت توضیح دهید. با این حال، در قسمت بعدی که پرسشی مطرح شد، به نظر رسید که بیشتر وقت نیاز دارید تا پاسخ جامعتری بدهید. در آینده، سعی کنید که با کمی زمان بیشتر به سؤالات پاسخ دهید تا نظر دیگران را هم جلب کنید و بحث را بازتر کنید. »
چرا این بازخورد خوب است؟ این بازخورد بهطور شفاف و دقیق رفتار خاصی را توصیف میکند که باید اصلاح شود. همچنین، از زبان مثبت و احترامآمیز استفاده شده است.
بازخورد بد :
بازخورد بد اغلب مبهم، کلی و حتی حملهای به شخصیت فرد است. چنین بازخوردهایی نه تنها کمککننده نیستند، بلکه موجب کاهش اعتماد به نفس و انگیزه فرد میشوند.
مثال: « تو اصلاً خوب عمل نکردی در جلسه، چرا همیشه اشتباه میکنی؟ »
چرا این بازخورد بد است؟ این بازخورد به شخصیت فرد حمله میکند و هیچ نکتهای برای بهبود رفتار مشخص نمیکند. همچنین، فرد را در موقعیت دفاعی قرار میدهد و انگیزه او را برای اصلاح رفتار کاهش میدهد.
۲. تمرینهای گروهی برای سازمانها
تمرینهای گروهی میتوانند برای تیمها فرصتی فراهم کنند تا مهارتهای بازخورد را در موقعیتهای واقعی تمرین کنند. این تمرینها کمک میکنند که اعضای تیم بتوانند بازخوردهای مؤثر بدهند و همچنین ارتباطات تیمی خود را تقویت کنند.
تمرین اول : بازخورد بدون کلمات
در این تمرین، اعضای گروه بهصورت دایرهای مینشینند و بدون استفاده از کلمات، تنها از زبان بدن و حرکات چهره بازخورد میدهند. مثلاً یک نفر رفتار خاصی را انجام میدهد (مثل پرسیدن سؤال، انجام یک کار یا صحبت در جمع) و دیگران با استفاده از اشارات بدن (مثل دستها، چشمها ،حالت صورت و یا حتی آواهای بدون کلام مشخص) واکنش نشان میدهند.
هدف : این تمرین به تیمها کمک میکند تا نقش زبان بدن در انتقال پیام و بازخورد مؤثر را درک کنند و از تأثیرات غیرکلامی در بازخورد دادن آگاه شوند.
تمرین دوم : جلسات بازخورد سریع
در این تمرین، اعضای تیم به گروه های دو نفره تقسیم میشوند. در هر گروه هر نفر در مدت ۵ دقیقه به دیگری بازخورد میدهد. باید رفتارهایی خاص و قابل مشاهده ذکر شود و فرد دریافتکننده بازخورد بلافاصله آن را بپذیرد و اگر سوالی دارد، بپرسد. سپس در مدت زمان مشابه، نوبت به فرد دیگر میرسد.
هدف : این تمرین کمک میکند تا اعضای تیم تمرین کنند که بازخوردهایی شفاف و عملی ارائه دهند. همچنین از آنجا که این تمرین به سرعت انجام میشود، به افراد این امکان را میدهد که تمرکز خود را بر روی رفتارهای خاص بگذارند و از عمومیگویی پرهیز کنند.
تمرین سوم : بازخورد در شرایط چالشی
در این تمرین، اعضای تیم بهطور تصادفی با یکدیگر همکار میشوند و هر کدام باید یک سناریو چالشی را ایفا کنند که در آن یک فرد باید بازخورد سازنده و اصلاحی بدهد. این سناریوها میتواند شامل موقعیتهایی مانند عملکرد ضعیف در یک پروژه یا عدم رعایت استانداردها باشد.
هدف : این تمرین کمک میکند تا اعضای تیم یاد بگیرند که چگونه در شرایط حساس بازخورد بدهند و رفتارهای خود را در مواقع بحرانی بهطور مؤثر اصلاح کنند.
۳. تمرینات فردی برای تقویت مهارت بازخورد
برای آنکه افراد بتوانند بازخورد مؤثر بدهند و دریافت کنند، تمرینات فردی میتوانند نقش بسیار مهمی ایفا کنند. در این بخش، تمرینات فردی به شما کمک میکنند تا خودتان بهطور مستقل مهارتهای بازخورد خود را تقویت کنید.
تمرین اول : نقد خود
در این تمرین، فرد باید یک تحلیل دقیق از خود در موقعیتهای مختلف کاری انجام دهد. بهطور مثال، فرد باید یک جلسه یا پروژه خاص را تحلیل کند و بگوید که چه رفتاری داشت که باعث موفقیت یا شکست شد. سپس باید بنویسد که در صورت دریافت بازخورد، چطور آن را بهگونهای میخواست که مفیدتر و سازندهتر باشد.
هدف : این تمرین به فرد کمک میکند تا بازخوردهایی که خود دریافت میکند را بهطور دقیقتر درک کند و برای بهبود خود از آن استفاده کند.
تمرین دوم: سوالات بازخوردی
این تمرین به شما کمک میکند که در هنگام دریافت بازخورد، از سوالات مشخص و باز استفاده کنید تا بازخوردی که دریافت میکنید بهطور مؤثرتر به شما کمک کند. مثلاً سوالاتی همچون : « آیا میتوانید مثالی از زمانی که این مشکل پیش آمده باشد بیاورید؟ » یا « چه اقدامی میتوانم برای بهبود این وضعیت انجام دهم؟ »
هدف : این تمرین کمک میکند تا فرد بهطور فعال در فرآیند دریافت بازخورد شرکت کند و بتواند آن را با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کند.
۴. کارگاههای بازخورد و بازیهای نقشآفرینی (Role Play)
کارگاهها و بازیهای نقشآفرینی از مهمترین ابزارهای یادگیری برای تقویت مهارتهای بازخورد هستند. در این کارگاهها، افراد در شرایط شبیهسازی شده قرار میگیرند و میتوانند بازخورد دهند و دریافت کنند. این فرآیند به افراد کمک میکند تا تجربه واقعی در مدیریت بازخورد را داشته باشند.
کارگاه اول : بازی نقشآفرینی بازخورد
در این کارگاه، افراد به دو گروه تقسیم میشوند : یک گروه باید به دیگری بازخورد بدهد و گروه دیگر باید آن بازخورد را دریافت کند. سپس گروهها بهطور آزادانه بازخورد خود را تحلیل میکنند و بررسی میکنند که چگونه میتوانند بازخورد بهتری ارائه دهند.
هدف : این کارگاه به افراد کمک میکند که در شرایط شبیهسازی شده مهارتهای خود را در دادن و گرفتن بازخورد تمرین کنند.
کارگاه دوم : بازخورد در شرایط بحرانی
در این کارگاه، اعضای گروه باید با شرایط بحرانی بازخورد مواجه شوند، مانند زمانی که باید به یک همکار در مورد عملکرد ضعیف او بازخورد بدهند. در این کارگاه، نحوه مواجهه با چنین موقعیتهایی مورد بررسی قرار میگیرد و بازی نقشآفرینی انجام میشود.
هدف : این کارگاه افراد را برای مدیریت شرایط چالشبرانگیز در بازخورد دادن و گرفتن آماده میکند.
تمرینهای کاربردی و شبیهسازیهای موقعیتهای واقعی، نقش مهمی در تقویت مهارتهای بازخورد دارند. این تمرینها به شما کمک میکنند تا در موقعیتهای واقعی خود را آماده کنید و با اعتماد به نفس بیشتر، بازخوردهای مؤثر بدهید و دریافت کنید. هرچه بیشتر در این تمرینها مشارکت کنید، بیشتر یاد خواهید گرفت که چگونه بازخوردهای خود را بهبود ببخشید و در نهایت در روابط حرفهای و شخصی خود پیشرفت کنید.
توسعه فرهنگ بازخورد در سازمان
بازخورد نه تنها بهعنوان یک ابزار رشد فردی، بلکه بهعنوان یک جزء اساسی از فرهنگ سازمانی شناخته میشود. یک فرهنگ بازخوردی قوی در سازمان میتواند به توسعه کارکنان، بهبود عملکرد تیمها و در نهایت موفقیت سازمان کمک کند. در این بخش، به بررسی نحوه ساخت و توسعه فرهنگ بازخورد در سازمان، نقش رهبران و مدیران در ایجاد این فرهنگ، ابزارهای مؤثر برای ارائه بازخورد و ساختارهایی که از بازخورد پشتیبانی میکنند، خواهیم پرداخت.
گامهای ساخت فرهنگ بازخورد
برای ایجاد یک فرهنگ بازخوردی سالم و کارآمد، باید گامهای مشخص و روشنی برداشته شود. این گامها بهطور مستقیم بر نحوه پذیرش بازخورد، استفاده از آن برای بهبود عملکرد و رشد سازمان تأثیر خواهند داشت.
گام اول : شفافسازی اهمیت بازخورد
اولین گام در توسعه فرهنگ بازخورد، شفافسازی اهمیت بازخورد برای کارکنان و تمامی اعضای سازمان است. سازمان باید روشن کند که بازخورد بهعنوان یک ابزار ارزشمند برای رشد و بهبود عملکرد کارکنان در نظر گرفته میشود و نباید آن را بهعنوان ابزاری برای انتقاد یا سرزنش تلقی کرد.
به طور مثال در یک سازمان، مدیرعامل با برگزاری جلسهای، اهمیت بازخورد را برای تمامی کارکنان توضیح میدهد و اینطور میگوید :
« بازخورد نه تنها برای ارزیابی عملکرد، بلکه برای کمک به رشد و بهبود شما در کار است. شما میتوانید از آن برای یادگیری و بهبود در شغل خود استفاده کنید و این بخشی از فرهنگ پیشرفت ماست. »
گام دوم : آموزش و توسعه مهارتهای بازخورد
برای اینکه فرهنگ بازخورد در سازمان نهادینه شود، ضروری است که کارکنان و مدیران مهارتهای دریافت و ارائه بازخورد را بیاموزند. این آموزش باید بهطور مستمر و در قالب کارگاهها و دورههای آموزشی ارائه شود.
به طور مثال برگزاری دورههای آموزشی برای مدیران و کارکنان که در آن مهارتهای ارائه بازخورد مؤثر آموزش داده میشود، مانند استفاده از مدلهایی مثل SBI یا BOOST.
گام سوم : ایجاد فضا و محیط باز و امن برای بازخورد
برای اینکه بازخورد بهطور مؤثر در سازمان جاری شود، باید فضایی ایجاد کرد که افراد در آن احساس امنیت روانی کنند. اگر افراد از ترس انتقاد یا قضاوت نشدن، از بیان بازخورد خود خودداری کنند، فرهنگ بازخورد در سازمان نهادینه نمیشود.
به طور مثال یک مدیر از کارمندان خود میخواهد که بدون ترس از عواقب، در جلسه تیمی به او بازخورد دهند. این عمل موجب میشود که کارکنان اعتماد بیشتری به فرهنگ بازخورد پیدا کنند.
نقش رهبران و مدیران در الگوسازی
رهبران و مدیران در سازمانها نقش بسیار مهمی در الگوسازی و ترویج فرهنگ بازخورد دارند. آنها باید بهعنوان الگوهایی برای دیگران عمل کرده و با رفتارهای خود نشان دهند که بازخورد نه تنها ارزشمند است، بلکه میتواند باعث رشد و پیشرفت افراد شود.
1. الگوسازی از طریق عمل
رهبران سازمان باید بهطور مستمر بازخورد بدهند و خود نیز از بازخوردهای دریافتی بهرهمند شوند. این رفتار نشاندهنده این است که بازخورد میتواند در هر سطحی در سازمان کاربرد داشته باشد.
به طور مثال یک مدیر ارشد بهطور مرتب در جلسات تیمی بازخوردهای مثبت و سازنده ارائه میدهد و در عین حال بازخوردهای خود را از اعضای تیم دریافت میکند. این اقدام باعث میشود که سایر اعضای تیم نیز بازخورد دادن و گرفتن را طبیعی و سازنده بدانند.
2. پشتیبانی و تشویق به بازخورد از طرف رهبران
رهبران باید همواره از کارکنان خود بخواهند که بازخورد بدهند و در فرآیندهای کاری، آنها را ترغیب به دریافت بازخورد کنند. مدیران میتوانند از این طریق به کارکنان کمک کنند تا از بازخورد بهعنوان ابزاری برای پیشرفت استفاده کنند.
به طور مثال مدیر تیم در پایان هر پروژه از اعضای تیم میخواهد که یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و در جلسات بعدی، بازخوردها را با یکدیگر بررسی کنند.
ابزارهای بازخورد سازمانی (مثل 360 درجه)
برای اینکه فرآیند بازخورد در سازمان مؤثرتر و جامعتر باشد، استفاده از ابزارهای بازخورد سازمانی بسیار مهم است. یکی از معروفترین ابزارها، بازخورد ۳۶۰ درجه است که بهطور جامعتر بازخورد از تمامی جهات به فرد ارائه میدهد.
این ابزار شامل بازخورد از مدیران، همکاران، زیردستان و حتی خود فرد میشود. بازخورد ۳۶۰ درجه یک دیدگاه جامع از عملکرد فرد به او میدهد و بهویژه در ارزیابیهای عملکرد، توسعه شغلی و پیشرفت حرفهای بسیار مؤثر است.
به طور مثال یک کارمند در ارزیابی سالانه خود بازخوردهایی را از مدیر، همکاران، زیردستان و خود دریافت میکند. این بازخوردها به او کمک میکنند که درک بهتری از نقاط قوت و ضعف خود پیدا کند.
مزایای استفاده از این ابزار :
جامعیت : بازخورد از چندین منبع به فرد کمک میکند تا دیدگاههای مختلفی از عملکرد خود داشته باشد.
رشد فردی : این روش به فرد کمک میکند تا درک بهتری از رفتارها و ویژگیهای شخصیتی خود پیدا کند.
چالشهای استفاده از این ابزار :
تعارضهای بازخورد : گاهی ممکن است بین بازخوردهای مختلف از منابع مختلف تعارض وجود داشته باشد که فرد را سردرگم کند.
نیاز به زمان و منابع : اجرای صحیح سیستم بازخورد ۳۶۰ درجه نیاز به منابع و زمان بیشتری دارد.
سیاستها و ساختارهای حمایتی برای ترویج بازخورد
برای ترویج بازخورد در سازمان، باید سیاستها و ساختارهایی تدوین شود که از بازخورد دادن و گرفتن پشتیبانی کنند. این سیاستها باید بهطور واضح مشخص کنند که بازخورد باید بهطور مرتب انجام شود و تمامی افراد در سازمان باید به آن پایبند باشند.
سیاستهای تشویقی برای بازخورد
سازمانها میتوانند سیاستهایی را ایجاد کنند که کارکنان را برای دادن بازخورد تشویق کنند. این سیاستها میتوانند شامل پاداشها، ارتقاء شغلی یا حتی معرفی بهعنوان کارکنان نمونه باشند.
به طور مثال سازمان میتواند به کارمندانی که بازخورد سازنده و مفید ارائه میدهند، پاداشهای ویژه اعطا کند یا آنها را در جلسات عمومی معرفی کند.
ساختار پشتیبانی برای فرآیند بازخورد
برای اینکه بازخورد بهطور مؤثر در سازمان پیادهسازی شود، باید ساختارهایی برای پیگیری و اجرا ایجاد شود. این ساختارها میتوانند شامل سامانههای دیجیتال برای ثبت و پیگیری بازخورد یا جلسات منظم برای بررسی و ارزیابی بازخوردها باشند.
به طور مثال سازمانی یک سامانه آنلاین ایجاد میکند که در آن کارکنان میتوانند بهطور ناشناس بازخورد خود را ثبت کنند و مدیران نیز به آن پاسخ دهند.
توسعه فرهنگ بازخورد در سازمان نیازمند تلاش و همکاری مستمر تمامی افراد از مدیران ارشد تا کارکنان است. با ایجاد گامهای مشخص، حمایت رهبران، استفاده از ابزارهای مناسب و تدوین سیاستهای حمایتی، میتوان سازمانی با فرهنگ بازخورد قوی و مؤثر ایجاد کرد که به بهبود عملکرد فردی و سازمانی کمک کند. بازخورد بهعنوان یک ابزار کلیدی، میتواند به رشد و پیشرفت کارکنان و در نهایت به موفقیت سازمان منجر شود.
منابع بیشتر
برای تقویت مهارتهای بازخورد دادن و بازخورد گرفتن، یکی از بهترین راهها مطالعه منابع معتبر و شرکت در دورههای آموزشی است. این منابع و دورهها میتوانند به شما کمک کنند تا دانش خود را در زمینه بازخورد ارتقا دهید و بهطور مؤثری از این مهارتها در محیطهای کاری و زندگی شخصی استفاده کنید. در بخش پایانی ، به معرفی چند کتاب و فیلم مفید در ارتباط با موضوع بازخورد می پردازیم.
کتاب « از بازخوردت متشکرم »
نویسندگان : Douglas Stone & Sheila Heen
این کتاب، نقطهی عطفی در ادبیات بازخورد است؛ چراکه بهجای تمرکز بر هنر بازخورد دادن، تمرکز خود را بر چگونگی دریافت بازخورد گذاشته است. نویسندگان که از مدرسه حقوق هاروارد میآیند، بهزیبایی توضیح میدهند که چرا دریافت بازخورد—even when it’s badly delivered—میتواند فرصتی برای رشد باشد. مخاطب پس از خواندن این کتاب، دیگر از بازخورد فرار نمیکند، بلکه آن را به عنوان مسیر توسعهی خود در آغوش میگیرد.
کتاب « صراحت تمام عیار »
نویسنده : Kim Scott
کیم اسکات، مدیر ارشد سابق گوگل و اپل، در این کتاب با تجربهای شخصی و ملموس نشان میدهد که بازخورد صادقانه و مستقیم نهتنها لازم است، بلکه اگر با مراقبت و انسانیت همراه شود، میتواند به ساختن تیمهایی با عملکرد بالا منجر شود. مدل « صراحت تمام عیار » او (راستگویی رادیکال) به خواننده کمک میکند تا تعادل بین صراحت و همدلی را در بازخورد پیدا کند. این کتاب نهتنها برای مدیران، بلکه برای هر کسی که با انسانها سروکار دارد، یک ابزار ضروری است.
کتاب Crucial Conversations
نویسندگان: Kerry Patterson, Joseph Grenny, Ron McMillan, Al Switzler
وقتی که موضوعات حساس هستند، احساسات بالاست و خطر سوءتفاهم وجود دارد، چگونه بازخورد بدهیم؟ این کتاب دقیقاً به همین سؤال پاسخ میدهد. با بهرهگیری از مطالعات رفتاری و مثالهای واقعی، نویسندگان نشان میدهند که چگونه میتوان گفتوگوهای حساس را به فرصتهایی برای ساخت رابطه و حل مسئله تبدیل کرد. اگر میخواهید مهارتتان در ارائهی بازخوردهای دشوار، در دل موقعیتهای پرتنش بالا برود، این کتاب بینهایت کاربردی است.
کتاب Feedback (and Other Dirty Words)
نویسندگان: M. Tamra Chandler & Laura Dowling Grealish
بازخورد مثل یک کلمهی بد شده! این کتاب با رویکردی بسیار انسانی، روانکاوانه و حتی طنزآمیز، از فوبیای بازخورد میگوید و راهکارهایی واقعی برای تغییر این فضا ارائه میدهد. نویسندگان معتقدند بازخورد باید بخشی از فرهنگ مشارکتی سازمان باشد، نه ابزاری برای کنترل. کتاب پر از تمرین، ابزار، چکلیست، و داستانهایی واقعی است که به خواننده کمک میکند «ترس از بازخورد» را به «لذت رشد از طریق بازخورد» تبدیل کند.
کتاب The Feedback Imperative
نویسنده: Anna Carroll
آنا کارول، متخصص برجسته منابع انسانی، در این کتاب نشان میدهد که بازخورد نباید یک مراسم رسمی، سالانه و ترسناک باشد. بلکه باید «غذای روزانه رشد تیم» باشد. او مدلهایی ساده، کوتاه و کاربردی برای بازخورد دادن در موقعیتهای روزمره کاری ارائه میدهد. این کتاب برای مدیرانی که میخواهند فضای کاریشان را سرشار از گفتوگوی سازنده، باز و موثر کنند عالی است.
فیلم Whiplash
این فیلم روایت رابطهی پرتنش بین یک معلم موسیقی سختگیر و بیرحم (ترنس فلچر) و شاگرد مستعدش (اندرو) است. ویپلش، یکی از قدرتمندترین نمونههای بازخورد افراطی، سختگیرانه و گاه توهینآمیز است ؛ بازخوردی که مرز باریکی با سوءاستفاده دارد.
اگر میخواهید بفهمید که بازخورد چگونه میتواند هم موتور انگیزه باشد و هم عامل تخریب روان، این فیلم یک کلاس درس بینظیر است. پایان فیلم، تماشاگر را وادار به پرسش میکند: آیا هر بازخوردی که منجر به موفقیت میشود، لزوماً درست بوده است؟
فیلم The Pursuit of Happyness
فیلم داستان واقعی «کریس گاردنر» را روایت میکند که با وجود فقر و مشکلات بزرگ، هرگز امیدش را از دست نمیدهد. او در مسیر دستیابی به موفقیت، بارها با بازخوردهای منفی، دلسردکننده یا حتی تحقیرآمیز مواجه میشود.
این فیلم به زیبایی نشان میدهد که بازخوردهایی که از دیگران دریافت میکنیم، بهویژه در دوران بحران ، چگونه میتوانند ذهن ما را بسازند یا ویران کنند. و مهمتر اینکه، چگونه میتوانیم یاد بگیریم تا فقط بازخوردهای مفید را نگهداریم و بقیه را کنار بگذاریم.
فیلم Dead Poets Society
در یک مدرسهی شبانهروزی سختگیر، معلمی غیرمتعارف (جان کیتینگ) با روشهایی متفاوت وارد میشود و با بازخوردهای الهامبخش، خلاقانه و انسانی، زندگی دانشآموزان را برای همیشه تغییر میدهد.
این فیلم، یکی از زیباترین نمونههای «بازخورد حمایتی» را به تصویر میکشد. قدرت یک بازخورد ساده در زمان درست، چطور میتواند شور زندگی را در نوجوانی مردد بیدار کند؟ آموزهی اصلی فیلم ؛ بازخورد واقعی و زندهکننده است، نه خفهکننده.
کلام پایانی
بازخورد نه تنها یک مهارت فردی است بلکه یک ابزار قدرتمند برای ایجاد تغییرات مثبت در جهان اطراف ماست. زمانی که بازخورد بهطور مؤثر و سازنده ارائه و دریافت شود، میتواند تأثیرات عمیقی بر روابط فردی، سازمانی و اجتماعی داشته باشد. این فرآیند مستمر و پویا، به رشد فردی، بهبود عملکرد، ارتقاء روابط بینفردی و ایجاد فرهنگی از شفافیت و صداقت در محیطهای مختلف کمک میکند.
در نهایت، بازخورد به ما این امکان را میدهد که همواره در مسیر پیشرفت و تکامل قرار بگیریم و به تغییراتی مثبت در زندگی خود و دیگران دست یابیم. بنابراین، یادگیری و بهکارگیری صحیح بازخورد، نه تنها در دنیای امروز، بلکه در تمام مراحل زندگی ضروری است.